Hekayat Lyrics
- Genre:Hip Hop & Rap
- Year of Release:2023
Lyrics
خرج کل ایرانو میتونه بده ذوب
سره تاریکی شبو میبره طلوع صبح
شروع میشه شرمندگی پدره خب
زیاد زده سیاه شده نمیشه با سیلی سرخ
تو وطنم پاشیدن انگاری خاک مرده
هر روز شده دلگیر تر از بعد از ظهر جمعه
تحصیل کرده چرا در به در دنبال شغل
بی سواده چطور پشت میزه رییس کل
اینا همه دستاورد انقلابه تو این سفره
مبلغ پسر حاجی توی حساب گنده رنده
به ما که میرسه چرخه اقتصاده کنده
کون لقت سید علی قلمم تیز و تنده
خرج کل ایرانو میتونه بده ذوب
سره تاریکی شبو میبره طلوع صبح
شروع میشه شرمندگی پدره خب
زیاد زده سیاه شده نمیشه با سیلی سرخ
خرج کل ایرانو میتونه بده ذوب
سره تاریکی شبو میبره طلوع صبح
شروع میشه شرمندگی پدره خب
زیاد زده سیاه شده نمیشه با سیلی سرخ
یه جامعه بی سواد پرت مضحک
منتظر حظور غیاب روز جمعه
اینا شرط بستن روی اسب مرده
اون ممه که تو دنبالشی رو لولو برده
دیدی کجا میری
اصلا خدایی نی
تو اع خدا میگی
رو خون خرا میدی
شیطان پناه میدی
بعدش پناهی نی
آینده یه ملتو داری بگا میدی
زندگیت از باقی موجودات که سوا نی
بعد از مرگ هیچ دنیایی برا نی
بهشت و جهنمته همین حوالی
ببین مرگ اون زنا زاده خلخالی
تو آزادی گفتم خدا خود طبیعته
درست یا غلط عمق وجود غریزته
حجاب ترویج اجبار سلیقته
پس شاشیدم سرتا پای شریعتت
خرج کل ایرانو میتونه بده ذوب
سره تاریکی شبو میبره طلوع صبح
شروع میشه شرمندگی پدره خب
زیاد زده سیاه شده نمیشه با سیلی سرخ
خرج کل ایرانو میتونه بده ذوب
سره تاریکی شبو میبره طلوع صبح
شروع میشه شرمندگی پدره خب
زیاد زده سیاه شده نمیشه با سیلی سرخ
اینها همش افکار یه مشت شیاد
تا از بیخ و بن اصل بره از یاد
نشه آزادی بی عدالتی فریاد
حکم آب گل آلوده و صیاد
به غنی ترین منطقه دنیا دادن دینو
زمین گیر کرده مورچه با حیله فیلو
دادن دست روباه زدن اونا سر شیرو
بعدش خوبای وطنو بردن روی مین و
اصلا اونا دقدقشون منو شما نی
که تو رفاه میگذرونیم یا تو خفقانی
ملا بی سواد اتمی و میبینه یه جانی
پایتخت زمین وطنم اما جای ما نی
دیدی کجا میری
اصلا خدایی نی
تو اع خدا میگی
اصلا خدایی نی
به ما که میرسه چرخه اقتصاده کنده
کون لقت سید علی قلمم تیز و تنده
خرج کل ایرانو میتونه بده ذوب
سره تاریکی شبو میبره طلوع صبح
شروع میشه شرمندگی پدره خب
زیاد زده سیاه شده نمیشه با سیلی سرخ
خرج کل ایرانو میتونه بده ذوب
سره تاریکی شبو میبره طلوع صبح
شروع میشه شرمندگی پدره خب
زیاد زده دیگه نمیشه با سیلی سرخ